نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

بی زمان

به نظرم خیلی عجیبه که نمیشه خاطرات رو تکرار کرد. نمیشه من بخوام الان هشت سالم باشه یه صبح پاییزی باشه تو کوچه صدای اتیشی که واسه قیرگونی روشن کردن بیاد و بوی زننده قیر.  هیچ دلیلی پیدا نمیکنم واسه اینکه چرا نباید اون خاطره با جزییات مو به مو تکرار بشه. اگر قرار بوده بیاد که بره چرا اومده اصلاً. 

جایی توی بی زمان تمام ماجراها و احساسات ما باید ثبت شده باشن. جایی که بتونیم بریم و هر چقدر خواستیم تکرارشون کنیم. وگرنه چرا زندگی کردیم.