نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

نه! نمی شود!

یک روزی هم می آید که به این نتیجه می رسی : نه! نمی شود! چند روز بعد از اینکه به این نتیجه رسیده بودی نه نمی شود!

یعنی یک رویایی توی سرت داشته ای تو را خورده تو را با خودش پایین کشیده تو را ذره ذره عذاب داده... و یک روز به این نتیجه رسیده ای که نه نمی شود، باید فراموشش کرد باید رها شد باید دستهایش را از روی گلوی خودت برداری...

و چند روز بعد دیده ای نه! نمی شود! حتی اگر بدانی که نه نمیشود به آن برسی اما نه نمیشود که دوستش نداشته باشی... 

نظرات 4 + ارسال نظر
نییییلوفر جمعه 29 مرداد 1395 ساعت 16:36 http://maloosak.69.mu

زندگیتون سرشار ازمحبت ، مهربانی و دریایی از عشق و امید خیلی باعث افتخاره پیش منم بیاین مرسییییییییی
6518

ممنونم از آرزوی زیباتون

G جمعه 29 مرداد 1395 ساعت 16:43

دیوانه شنبه 30 مرداد 1395 ساعت 09:06 http://delirium.blogsky.com/

نادر از هند نبرد آنچه تو بردی ز دلم
که تو مهری و مهاری و مهارت کردی
دلم ایران و تو اسکندر طاییس اطوار
زدی و سوختی و کُشتی و غارت کردی...

عاالی

آنا سه‌شنبه 2 شهریور 1395 ساعت 16:15 http://aamiin.blogsky.com

اول متن را می خوندم فکر می کردم خوب فرق این دو جمله چیه. یعنی دیگه قطعا نمی شود؟!
آخرهای متن تازه دستگیرم شد شما هم یک جورهایی حرف می زنی در متن ها تا بنویسی. این آهنگ جمله را خیلی دوست داشتم.

بیشتر بی ملاحظه می نویسم اینجا...
خوشحالم از حضورتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد