رفتم زیر پتو و برای خودم سنگرم را ساختم. یا مأمن یا غارم را. بعد یگانه آدم توی هستی شدم. مثل وقتهایی که توی جمعی با خودم فکر میکنم اینها چه معنایی دارند این شکل هایی که شبیه منند و بعد فکر میکنم هیچ، راستی راستی هیچ.
نوشته بودم کارکرد عشق این است که تو را از گمان یگانگیات میرهاند. تو اگر کار نکنی من اگر کار نکنم... ما فقط اَشکال شبیه بی قوارهای خواهیم بود.