نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

شلدون لی کوپر

تا به حال کاراکترهای نه خیلی زیادی را ازمیان قهرمانان و شخصیت های کتاب ها و داستان ها، فیلم ها و سریال ها، خیلی دوست داشته ام. و برای اینکه همه ی آنهایی  که خیلی دوست داشته ام را به خاطر بیاورم هم کمی وقت لازم دارم اما از میان آنها این یکی قبل از همه، سریع و بی زحمت به ذهنم می رسد: دکتر شلدون لی کوپر.



اما من چرا شلدون کوپر را اینقدر دوست دارم؟


شاید دوست داشتنی ترین خصلت اوخودش بودنش در هر شرایطی است. این آدم رنگ عوض نمی کند. فرقی نمی کند کی مقابل اوست، پول دارترین آدم دنیا؟ یک غریبه ی معمولی که در ایستگاه قطار نشسته؟ معروف ترین فیزیکدان قرن؟ یا یک قلدر گردن کلفت و خرفت؟! او خودش می ماند. با منش همیشگی خودش حرف های خودش را می زند سبک خودش را حفظ می کند، علایق خودش، زبان خودش را.


بی نهایت صادق است. و صادقانه خودخواه است. می داند که ته دروغ فقط بیهوده پیچیده کردن زندگی است.  او صداقتش را آگاهانه انتخاب کرده است. هر چند به قیمت منفور شدنش تمام شود، و این قیمت البته برای او ناچیز است، چرا که اصولا به دیگران و نظرشان و زندگی شان اهمیتی نمی دهد. و درست به خاطر همین است که کلیشه های معمول که بدجنسی و دروغگویی را جذاب می دانند را در هم می شکند و این بار چیزی که واقعا جذاب است "صداقت" است چون بی نهایت خودخواهانه است. 


فردی خیلی بهداشتی است!(مشکلات وسواسش، و نه فقط وسواس تمیزی، برای من نه تنها خنده دار، بلکه قابل درک اند!)


البته پرواضح، منطقش بر احساسش می چربد، هر چند چاره ی دیگری هم ندارد! (و کاش این خصلتش طی فصول کم رنگ نمی شد)


کودک درونش زنده و پویاست. همیشه و هرجا دنبال بازی کردن و بازی ساختن است. از اینکه بازی ها را وارد زندگی واقعی کند ترسی ندارد. مرز میان واقعیت و رویا برای او مشخص نیست.


سخت کوش است. نبوغ را هرگز دلیلی برای کم کردن تلاشش نمی داند. و البته کاری را که شروع کرده باید تمام کند!


زیاد حرف می زند. (این گزینه البته فقط برای کسی مثل او نقطه ی قوت به حساب می آید! چون شنیدن آنچه در ذهن او می گذرد لذتبخش است.)


زندگی و مسائل مورد علاقه اش را جدی می گیرد.


به سادگی باهوش است

و خب قدش هم بلند است ، نگاهش گیراست و خنده هایش خداست.