من تازه دارم میفهمم شرقی بودن یعنی چی. نه شرق دور. منظورم همین رمز و رازیه که فرهنگ ما توی خودش داره.
تازه دارم میفهمم زیبایی ما چرا فرق میکنه. چرا شب چشم ما یه چیز دیگه است. نگاه ما گیرا و عمیقه چون ما تا ته درد رو فهمیدیم و زندگی کردیم (نه به خاطر شرایط اجتماعی و جغرافیایی. فقط به خاطر اینکه ما بلدیم ته هر حسی رو بیرون بکشیم.) ما مالیخولیایی بودن رو به جون خریدیم و زندگی ساده و شاد رو باختیم تا احساساتی بودن رو از دست ندیم.