یه چیز باورنکردنی در مورد خودم برام اینه که نمه نمه دارم وارد دسته تپلی ها میشم! دارم برمیگردم به دوره ابتداییم. من هرگز تو زندگیم اضافه وزن نداشتم. فقط بچگیام لپ داشتم و ازین بچه کمی تپلی ها بودم. تو راهنمایی و دبیرستان لاغر شدم و تو دانشگاه خیلی لاغر بودم ، بعدم ورزش رو شروع کردم و کلا وزن و هیکلم همیشه خوب و متمایل به لاغر بود تا همین دو سه سال پیش. که دیگه نمیشه بگی لاغرم. معمولی شدم. ولی حس میکنم رسما دارم تپل میشم همینجور که میگذره. ورزش نمیکنم تحرکم صفره و منی که لب به شیرینی نمیزدم روزی رو بدون شیرینی سر نمیکنم. طبیعیه خب.
اما دلم تنگ شده برای لاغری. فقط لاغری هم نه. دلم میخواد هیکل ورزشی بزنم. شکم خط دار.
به امید خدا از فردا دیگه بمیرم هم شیرینی نمیخرم و از دست کسی هم قبول نمیکنم. یا اگه کردم قایم میکنم نمیخورم. این اولین قدم. در کنارش کربوهیدرات ها رو کم میکنم. و خب سخت ماجرا: ورزش میکنم… این روش من در تمام زندگیم بوده و همیشه جواب داده.
شیرینی نخوردن واقعا اجراییه ؟! بی رحمیه به نظرم!
من هرگز این موردو نخواستم که حذف کنم!
من مادرزادی دوست نداشتم و واقعا شیرینی نمیخوردم حتی مصرف شکر سفید و قند هم برای چایی نداشتم
از وقتی سر کار جدیدم اومدم همه تو شرکت شیرینی میخورن منم شروع کردم با اونا و بعد دیدم معتاد شدم بعد یه سال. یعنی اگه نخورم انگار یه چیزی کمه.
به نظرم همه چیز عادته. کافیه باز به مدت نخورم دوباره دیگه خوشم نمیاد. لااقل برای من اینجوریه فکر کنم.