کمی ترسیده ام. حال خوشی دارم و آن ضرب المثل بعد از هر خنده ای گریه ای و.. با اینکه خیلی مسخره است اما خب معمولا کار می کند.
خرمگسی پشت توری نشسته و زل زده توی چشمهام. فصل، فصل اوست خوش به حالش.
خوشبختی در ماهیت متزلزل لحظه ها تنیده است. چرت محضی بود. خوشبختی ربطی به لحظه ها ندارد. خوشبختی در ماهیت متزلزل آدمها تنیده است.
این آهنگ را میگذارم:
After laughter comes tears
(After laughter comes tears)
After your laughter there'll be tears
When you're in love, you're happy
Oh, and then, when your in a arm, you gaze
(After laughter comes tears)
This doesn't last always
گوشش بدهید، یک بعداز ظهر گرم، خوشتان خواهد آمد.
نظر شما چیست؟
من می توانم متمرکز شوم؟
اهمیت ندهم
و بنویسم
Here's to the hearts that ache
Here's to the mess we make
این که با خود می کشم هر سو، نپنداری تن است
گور گردان است و در او آرزوهای من است
آتش سردم که دارم جلوه ها در تیرگی
چون غزالان در سیاهی دیدگانم روشن است
من نه باغم، غنچه های ناز من تکدانه نیست
پهن دشتم لاله های داغ من صد خرمن است
سینه ام اتش گرفت و شد نگاهم شعله بار
خانه می سوزد، نمایان شعله ها از روزن است
آه سیمین گوهری گمگشته در خاکسترم من بمانم، او فروریزد، زمان پرویزن است
سیمین بهبهانی
این ها کفش های گلی شلیِ یک عدد آدم سرگردان و نگران است که زیر باران رفته به تصمیم های زندگی اش می اندیشد!
Little do you know
how) I'm trying to pick myself up piece by piece)
I felt like we had a secret, just the two of us, you know like that thing when you just want to be with the one person the whole time and you feel like the two of you understand something that nobody else gets.
American hustle
City of stars
are you shining just for me
City of stars
there's so much that I can't see
who knows?
is this the start of something wonderful and new
or one more dream that I can not make true
Here, the fortunate ones through money or influence or luck might obtain exit visas and scurry to Lisbon. And from Lisbon to the new world
But the others wait in Casablanca. And wait. And wait. And wait
داشتم ترجمه می کردم طبق معمول وسطش پنچر شدم و پس سرمو خاروندمو چشامو خمار کردمو نق زدمو... پاشدم بستنی اوردمو زدم زیر آواز بعد دیدم خونه ساکته ظهر قشنگیه سیمین غانم می چسبه. خلاصه رفتم فولدر ایرانی قدیمی ها رو باز کردم و گوش دادم و خوندم که یهو یه ترک دیدم اسمش نازنینم بود. میخونه:
نمی دونم نازنینم که کدوم حرف تو رو آزرد، یا کدوم ترانه ی من تو رو مثل گلی پژمرد، نمی دونم نمی دونم که چی گفتم تو شنیدی، چه خطایی سر زد از من که تو از من دل بریدی...اگه روزی تو نباشی بین ما راهی نباشه نمی دونم کی میتونه که برام مثل تو باشه اگه روزی تو نباشی یا بری از من جدا شی نمی دونم تو میتونی عاشقی دوباره باشی.
سرچ کردم دیدم ظاهرا این آهنگ دوباره بازخوانی شده و طبق معمول به شکل فجیعی! به هرحال نسخه امیر آرام که نمیدونم چه جوری از فولدر من سر در اورده و من هم تا حالا نشنیده بودمش قشنگه.
...and now someone else is going to be living in it
and that someone else is not me and you know how I feel about people who aren't me!
"Sheldon Cooper"
To life
To life
L'chaim!
life has a way of amusing us blessing and bruising us
God would like us to be joyful, even when our hearts lie panting on the floor
It gives you something to think about
something to drink about
Drink l'chaim to life!
(ما) به نقش بازی کردن عادت کردیم. ما از ترس طرد شدن مدعی شدیم کسی هستیم که نبودیم. ترس از طرد شدن تبدیل به ترس از مطلوب نشدن شد. سرانجام ما به کسی تبدیل شدیم که در حقیقت نیستیم.تبدیل به رونوشتی شدیم از باورهای مادر، پدر، جامعه و مذهب*
*"چهار میثاق" دون میگوئل روییز
آنچه میگوئل در این کتاب گفته از جهتی بسسسسییی تکراری و از نگاهی بسیار نو، تازه و دگرگون کننده است. شاید چند سال پیش همان رده ی روانشناسی و همان چاپ بیستم و شاید حتی آن عبارت رویای سیاره مانع میشد که من چنین کتابی را ورق بزنم چه برسد به اینکه بخرم، ولی هیچکدام از این ها مهم نیست من امروز خواندن این کتاب را به همه توصیه میکنم