نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

ed Io avro' cura di te


استرس وقتی سراغ آدم میاد که آدم از کارهایی که قرار بوده انجام بده عقب افتاده. اون وقت استرس مثل یه هاپوی کوچولو ولی سمج میاد هی دورتو میگیره و پارس میکنه. گرچه به هرحال سگه و پاچه ات رو گرفته، ولی خیلی بامعرفته.

دیگه دفترای یادداشتم هم یاری نمیدن،  هی مینویسم این کارو اون کارو ولی هیچکدوم تیک نمیخورن. 

آیا من با خودم بد کردم؟ و در آینده بابت این روزا غصه ام میشه؟ ولی آخه آینده؟  آدم همیشه تو آینده اش در حال نق زدنه! 

 پس آینده جانم اگر روزی گذرت به این روزا افتاد و خواستی قضاوتم کنی لطف کن در حق خودت و خفه شو!

Cause I'm doing my best! 


- superero' le correnti gravitazionali, la luce e lo spazio per non farti invecchiare