نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

...

شده آنقدر خسته شده باشید، که نخواهید بخوابید؟ یا فکر کنید، یا اهمیت بدهید، یا حتی نفس بکشید؟

شده برایتان مهم نباشد اگر الان یک غول چراغ واقعی جلو چشمتان ظاهر بشود؟ آنقدر خسته باشید که وقتی ظاهر شد و ازتان پرسید آرزویت را بگو، بگویید هر کار خودت خواستی بکن، برام هیچ فرقی نداره. و واقعا هم برایتان هیچ چیز، هیچ فرقی نداشته باشد.

شده مرده باشید و کسی نداند؟ 



پی نوشت: اگر همه ی کسانی که "کتاب حسن" را می نویسند"کتابه حسن" و قاعدتا  "آفتاب دل انگیز" را هم مینویسند"آفتابه دل انگیز"! همه با هم دچار حمله قلبی بشوند و بلافاصله بعدش هم ریغ رحمت را دریغ کنند! و همگی به گوری دسته جمعی سپرده شوند،  یک فاتحه هم سر آن قبر خیلی خیلی بزرگ نخواهم خواند!