نمیترسم. قبلا هم گفته بودم که نمی ترسم. بیزارم.
نمیخواهم ادای ادمهای افسرده را دربیاورم. خلقم تنگ است اما افسردگی به قبر باباش بخندد.
دیشب شاخ شدم و سشوار نکشیدم. موهای خیسم را مثل دخترهای شر و شیطان و پرشور فیلم های هالیوودی ریختم روی شانه و مشغول کارهای دیگرم شدم. دیشب از سردرد سه بار بیدار شدم. امروز صبح با یک قرص گنده سرپا بودم و الان دوباره یک سمت سرم دارد میریزد پایین.
it's our infinity and it might be small
But I'd rather have this than nothing at all
Let's play with life like a deck of cards
I'll shuffle you away and then blame it on the stars