نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

هیجان زندگی

 فکر کنم نباید این را اینجا بنویسم اما می نویسم. میخواهم شفاف تر باشم و آزادتر. و اینجا واقعی تر.

باورم... نه که نشود می شود چون قبلا هم از این خل بازی ها زیاد درآورده ام: یک ماه یا شاید هم بیشتر وقتم را الکی توی سایت های دانشگاه ها هدر دادم. یک سایت دولتی و درست و درمان هست که همه چیز را شسته رفته و آماده برای امثال من گذاشته. البته عمرا این سایت را پیدا نمی کردم اگر این یک ماه گذشته آن همه خل بازی در نمی آوردم. ولی خب قبلا هم دیده بودمش. یک دهم نگاهی انداخته بودم و کودن وار بسته بودمش! 

حالا لیست انتخاب هایم روبرویم است. اینکه تعدادشان زیاد نیست اول خوشحالم کرد. می شود توی دو سه روز همه را گشت. اما بعد به وحشتم انداخت: این ها خیلی کم اند. با توجه به اینکه هر کدام هم احتمالا محدودیت های خاص خودشان را دارند. نمی دانم چه می شود. امروز داشتم فکر می کردم همه ی هیجان زندگی به همین است. که نمی دانی چه می شود. و به خاطر همین حتما غمگین ترین آدمها آنهایی هستند که توی زندگی شان هیچ چیز نمی شود. 

امروز حالم بهتر است. معلوم نیست؟