نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

زندگی

زندگی اینه.

صبح بیدارشدم  چشمامو باز کردم و فکر کردم: زندگی اینه. همین زندگی که انقدر درباره اش شعر گفتن و آهنگ ساختن و حرف زدن و کتاب نوشتن. همینه. همین خونه ی موقتی که هر روز صبح توش بیدار میشم. همین نیمرو و خیار گوجه ی صبحونه که دوستش دارم. همین کارایی که همیشه دو ساعت از وقت  انجامشون عقبم. همین نگرانی ها و بیم و امیدهای کوچیک و بزرگم. زنگ تلفن مامان و جمله ی همیشگی اش:"ناهار داری؟". همین آدمای دیگه که به نظرم مهربون، باهوش، بیخود، عوضی، خنگ، باحال، دل بزرگ یا دل کوچیک، جسور، بدبخت یا گداصفت میان. همین نسیم های خنک. همین پشه های خونخوار. زندگی همین سی و یک سالگی منه که با خیلی چیزا کنار اومده اما قبولشون نکرده. کلیشه است؟ اما دروغ که نیست: زندگی همین امروز و همین ساعته.

Every minute of an hour...
Don't think about the rest

And it's life
Live is life
Live is life

Live