نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

«درفت»نوشته

غلط خیلی زیاد است. یعنی انتخاب غلط کردن. راه غلط رفتن. همان غلط کردن دیگر! این را همه‌مان می‌دانیم. اما «درست»! به نظر می‌رسد هیچ درستی وجود ندارد. ته کاری آدم ممکن است احساس رضایت کند از انتخابش، اما ذهن ایرادگیرمان کی شده تا حالا کاملا راضی شده باشد؟ «درست»ی وجود ندارد نه؟ حالا چطور کسی یا چیزی می‌تواند ادعای هدایتگری کند؟

اما با همه این‌ها من فکر می‌کنم شاید رستگاری واقعاً ممکن باشد.

رستگاری سوای انتخاب‌هایمان. می‌دانید چه می‌خواهم بگویم؟

...

خب موقعی که اینا رو پشت کاغذ‌باطله‌های شرکت می‌نوشتم یه چیزایی می‌خواستم بگم ولی سخت بود! امروز گوشیمو خونه جا گذاشتم و متوجه شدم متاسفانه دیگه موقع نوشتن با قلم و کاغذ نمی‌تونم متمرکز شم. البته که تو کاغذ ننوشتن و طبیعت رو ‍پاس داشتن بهتره اما این وابستگی به تایپ کردن هم هیچ خوب نیست.

خلاصه رستگاری سوای انتخاب‌هایمان هم میشه یه چیزی تو مایه‌های باور به غلط‌ کردن ‌هایمان!