نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

بیا ک...ن کبکی مان را بگیریم سمتشان

برف! برف خوب. برف سفید. می آیی برویم یک جایی یک عالمه برف پیدا کنیم، سرمان را بکنیم زیرش و دیگر بیرون نیاییم؟ لااقل تا سالها، تا وقتی که کله هامان مثل دوتا بذر فراموش شده سبز بشوند. و توی بهاری که هیچکدام از این آدمها دیگر اینجا نیستند بروییم. می آیی برویم به پیشواز زمستان؟ منتظرش نمانیم کفش و کلاه کنیم و برویم مثلا قطب. حاضری آنجا دوتا کبک بشویم؟