شاعر میگه: خاطر به دست تفرقه دادن نه زیرکی است!
و اینگونه است که میدل فینگری تقدیمِ تفرقه میکنی و به حبلِ متین پوستکلفت و کرگدنی خودت چنگ انداخته و مثل تارزان از مود آههای سوزان و لبولوچهٔ آویزان شلنگ تخته میندازی به مود شنگولْملنگِ اوسکلِ روزگار و ختم میشی به یه پست دیگه تو یکی از وبلاگهای بیصاحابت روی سرورهای وسیع اما تق و لقِ جمهوری اسلامی ایران.
آها فقط اینگونه نیست. بوی کیک همسایه هم بیتاثیر نبوده خب!