نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

۳۱ جولای ۲۰۲۰

فلج خواب شدم دوباره. و حالا پرده چوبی اتاق جدیدم را پایین کشیده ام و توی نیمه تاریکی لم داده ام گوشه تخت و امیدوارم سرانجام از آن حالت گهی بعد از تقلاهای مثل جان دادنِ میان خواب و بیداری بیرون بیایم. هنوز سرم درد دارد و با بدنم آشتی نکرده. 

دوست ندارم شب بشود. دوست ندارم امروز را ببازم. فکر میکنم تا آفتاب نرفته چاره تازه ای بیندیشم.