نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

This deep deep down

بعد از چندماه باز افتادم تو دره. یه جور نگفتنی ای غمگینم. یه جوری که وقتی آدمای خوشحالو میبینم دلم نمیخواد جاشون باشم. چون اساسا نمیفهمم یعنی چی اون لبخندا، اون انرژی، اون ذوق. میدونم منم یه روزایی یه دوره هایی اونجوری بودم ولی یادم نمیاد چه جوری بوده. ارتباطم با بیرون خودم قطع شده و نمیتونم الهام بگیرم. 

میدونم میخوام خوب بشم. نه چون در رنجم یا حسرت. نه چون انگیزه خاصی دارم. چون میدونم همیشه اینجوری بوده و من بلد بودم پاشم و پاشدم و این باز هم همونه. گرچه نمیدونم چرا.