نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

نوشته های بی‌ ملاحظه

هم سابق هم فعلی

کبری میگیرم صغری میچینم

تصمیم کبری گرفتم یه سفر برم ایران. سه تارم رو بردارم بیارم. با یه سری چیز میزی که جاموندن. 

میخوام ایضا یه لیست درست کنم باشه و نباشه. چیزایی که باشن تو زندگیم و چیزایی که نباشن. این وبلاگ باشه است.

یه تصمیم جدید دیگه هم دارم که هنوز خیلی تصمیم نیست ولی دارم خیلی بهش فکر میکنم. تصمیم نیست یعنی اینکه بیشتر تجلیه. یه چیزی که هیچوقت در من نبوده و خودمم نخواستم باشه و فکر هم کردم که نباشه بهتره و اصلا حتی زیر سوال هم نبردمش. چند روز پیشا نفهمیدم چطور به ذهنم رسید که چرا من  اون بخش رو خاموش کردم یعنی از پریز کشیدم بیرون اساسا. نمیتونم بگم چیه چون میتونید حدس بزنید چه حساسیتی میتونم داشته باشم  به موضوعی که سال‌های ساله از پریز کشیدمش بیرون.اگر یه بخشی از تو همیشه تو سایه بوده فعال کردنش به این آسونیا نباید باشه. مهارتش رو نداری اصلا. ولی من تنها کاری که میخوام کنم اینه که قلبم رو به روش باز کنم و سعی کنم پیش داوری هام رو کنار بذارم. و البته خودم رو‌هم زور نمیکنم. 

شاید یه روزی اومدم نوشتم چی بود.

و اینکه حالم داره خوب میشه. 

و خدا راست میگفت که خوب میشی. 

و اینکه هرکی هستی که منو میخونی: بوس.